محصولات آرایشی و بهداشتی لورا ، ایده آل خانواده ها
دنیای شگفت انگیز ! هدیه ای از کاسیو. ویدئو کاست VX-4000 و ویدئو کاست XV-4500 . نماینده انحصاری: شرکت ترنگار، خیابان انقلاب بین کالج و ولی عصر شماره 1046
از باشو تا خانه دوست کجاست
کودکان بر سر در سینما
فرزانه قبادی/ یک دوچرخه و چهل هزار تومان وجه نقد، دستمزد کودک نابازیگری بود که سال 1364 مقابل دوربین بهرام بیضایی رفت و نقش «باشو» را بازی کرد. سوسن تسلیمی میگوید بیضایی «باشو» را نخستین بار در یک مسابقه فوتبال دیده است: «پسرکی که جزء تماشاچیها بوده و همین که چشمش به بیضایی و گروهش میافتد میخندد و فرار میکند و شاید همین خنده کودکانه بوده که بیضایی را مطمئن کرد که او باشوی فیلم است.» عدنان عفراویان (باشو) اما خاطرهاش را از لشکر آباد اهواز روایت میکند: «یک روز که در فلکه لشکرآباد داشتم میوه میفروختم، آقایی به سمت من آمد و شروع کرد به حرف زدن. اول ترسیدم. فکر کردم مأمور است و میخواهد از من حرف بکشد، بعد مرا ببرد. فرار کردم و او به دنبالم آمد. وقتی به خانه رسیدم و پدرم در را باز کرد، آن آقا که بهرام بیضایی بود، درباره اینکه میخواهد من در فیلمش بازی کنم حرف زد»
باشو پسر سیه چرده جنوبی است که خانواده خود را در جنگ از دست داده و از تمام اصوات و تصاویری که جنگ را برای او تداعی میکنند، میهراسد و میگریزد. بیضایی در «باشو غریبه کوچک» بخوبی تأثیر جنگ بر کودکان را روایت میکند. در سالهایی که کشور زیر آتش جنگ است و کارگردانان اغلب روایتگر ماجراهای جبهه هستند، بیضایی دوربین خود را به آرامش روستایی در گیلان میبرد و فیلمی انسانی میسازد؛ فیلمی که یک کودک نقش اول آن را بازی میکند. کودکی نابازیگر، روایتگر ماجرایی میشود که معصومیت کودکانه در آن حرف اول را میزند.
«باشو غریبه کوچک» در نخستین دوره جشنواره فجر به نمایش درآمد و بعد توقیف شد. بیضایی سالها بعد در مورد توقیف فیلم خود و ایراداتی که به آن گرفته شد، نوشت: «...هفتاد و پنج مورد تغییر! اول اینکه نمیخواستند اسم سوسن تسلیمی در عنوانبندی بیاید. چون ایشان زن است! یک آقای اداری پشتمیز نشین به من گفت در ابتدای فیلم باید هر طور شده اول اسم مرد بیاید که من آن را دو هزار سال بعد از مرگم هم نخواهم فهمید.» بیضایی همان روزها که اعلام کردند «باشو غریبه کوچک» هم مثل «مرگ یزدگرد» توقیف شده، نامهای به مدیر کانون پرورش فکری نوشته و در بخشی از آن اعلام کرد: «چنانچه نامی خوشایند جو فعلی نیست، میشود آن را برداشت ولی نمیشود کوچک کرد. از آنجا که اگر جوی، هر چند ساختگی، علیه این فیلم باشد، بیش از هر کس علیه نام من است، درخواست میکنم نام بنده را از فیلم بردارید.» باشو بالاخره پس از چهار سال و نیم، در بهمن 1368 روی پرده رفت.
پیش از بیضایی، عباس کیارستمی نیز به سراغ دنیای کودکی رفته و دوربین خود را رو به مسائل و دغدغههای آنها گرفته بود تا ماجراهایی را در «مشق شب»، «اولیها» و «خانه دوست کجاست» با حضور خود کودکان روایت کند. کیارستمی با «خانه دوست کجاست» ساده و سرراست قصه دغدغه یک کودک را روایت کرد؛ روایتی که مرداد ماه 1368 در جشنواره لوکارنو، پلنگ برنزی گرفت. خانه دوست کجاست نخستین فیلم از سه گانه «کوکر» است که در روستای کوکر رودبار، فیلمبرداری شده است. دو فیلم دیگر این مجموعه (زیر درختان زیتون- زندگی و دیگر هیچ) پس از وقوع زلزله مرگبار رودبار ساخته شده و به موضوع زلزله ویرانگر این منطقه پرداختند. سکانسها و نماهای «خانه دوست کجاست» اما بیش از دو فیلم دیگر این مجموعه جاودانه شدند. کیارستمی برای انتخاب بازیگران خانه دوست کجاست، به سراغ کودکان روستا رفت و قرعه بهنام بابک و برادرش احمد افتاد. بابک احمدپور (بازیگر نقش اصلی فیلم) میگوید: «روستای ما یک امامزاده با بقعه چوبی بود که قرار بود برای آن بقعه جدید فلزی نصب کنند. روزی که بقعه آهنی را به روستا آوردند واز روی جرثقیل پیاده کردند، آقای کیارستمی در روستای ما بود. همان روز مرا بهعنوان بازیگر انتخاب کرد.» کیارستمی درباره انتخاب بابک در این روز، گفته بود: «بقعه توی آسمان معلق بود و از بین همه آدمها و بچههایی که آنجا برای تماشا جمع شده بودند، بابک با یک نگرانی خاص به زنجیر جرثقیل نگاه میکرد. انگار که اگر این زنجیر پاره شود سرمایه بابک از بین میرود. آنجا این نگرانی را در چهره بابک دیدم و برایم جالب بود وگرنه او هیچ ویژگی دیگری نداشت که بخواهم به او نقش اول فیلمم را بدهم. همین نگرانی او بود که باعث شد من به او وابسته شوم. در آن لحظه چند عکس از چشم او گرفتم و در راه برگشت به تهران، بارها به عکسهای او نگاه کردم و متوجه شدم او همان کسی است که من دنبالش بودم.» فیلم را کیارستمی طبق قولی که به اهالی روستا داده بود، پیش از اکران در سینماها، در مدرسه کوچک روستا و برای اهالی کوکر نمایش داد. «خانه دوست کجاست.» بعد از این اکران خصوصی، در کشورها و جشنوارههای مختلفی به نمایش درآمد و مورد تحسین قرار گرفت.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دهه شصت و سالهای ابتدایی دهه هفتاد، بهعنوان متولی تولید سینمای کودک و نوجوان با همراهی کارگردانان بزرگی چون بهرام بیضایی، امیر نادری، عباس کیارستمی، ابوالفضل جلیلی، کیومرث پوراحمد و... آثار ماندگاری را تولید کرد؛ آثاری که هنوز هم بخش بزرگی از حافظه تصویری یک نسل را تشکیل میدهند.
آغاز فعالیت شرکتهای مضاربهای
پول از شما، کار از ما!
«سود» کلمه وسوسه کنندهای است که همیشه گروهی از افراد تلاش میکنند تا با سوءاستفاده از آن تخلفات مالی و اقتصادی گستردهای انجام دهند و دست به کلاهبرداری و... بزنند. «مضاربه » و«شرکتهای مضاربه ای» واژههایی بودند که در سال 1368 به ادبیات جامعه و اقتصاد ایران بهصورت محسوس اضافه شدند تا جایی که رد آنها را میتوان در روزنامهها دید که بهعنوان «پدیده جدید» از این شرکتها یاد کرده اند. روزنامه کیهان در گزارشی با تیتر «پول از شما، کار از ما!» در سال 1368 نوشته است: «بررسی یک پدیده تازه در عرصه پول و تجارت؛ تلفنهای مجهز به آخرین سیستم الکترونیک یکی پس از دیگری به صدا درمیآیند. پاسخگویان مجرب، متخصص و مسلط به آخرین شیوههای تبلیغات بازرگانی، اطلاعات لازم را در اختیار متقاضیان قرار میدهند. ما بابت هر 100 هزار تومان ماهی 3 تا 4 هزار تومان سود تضمین شده به شما پرداخت میکنیم. کافی است پولتان را برای مدت 6 ماه تا یک سال به ما بسپارید و هر ماه سود تعیین شده را دریافت کنید. ضمانت ما در مقابل پول شما چک تضمینی، سفته یا سند مالکیت است....»
همچنین کیهان در گزارش دیگری با طرح این سؤال که «48 درصد پرداخت سود! از چه راهی و با چه درآمدی؟» نوشته است: «حالا باید به بازار بورس، طلا، مسکن، ارز و اتومبیل معاملات مضاربهای را هم اضافه کنید. چرا که این روزها بازار شرکتهای مضاربهای از بسیاری از بازارهای دیگر گرم تر است. یک شهروند میگوید شرکتی را سراغ دارم که ماهی 10 میلیون تومان فقط سود خالص به سرمایهگذارانش پرداخت میکند و اخیراً ساختمانی را به قیمت 65 میلیون تومان جهت ایجاد دفتر مرکزی خود خریداری کرده است.»
البته در مقابله با این شرکتهای مضاربهای که در آن سالها پول بسیاری از افراد را با خود بردند و دیگر اثری از آنها هم پیدا نشد؛ مسئولان هشدارهای بسیاری هم میدادند و دستگاه قضا پروندههای بسیاری هم تشکیل داد. دادستان عمومی تهران با هشدار به حضور مردم در شرکتهای مضاربهای اعلام کرد: «بسیاری از کلاهبرداران در قالب شرکتهای مضاربهای و سرمایهگذاری اقدام به تأسیس شرکت میکنند و با اخذ پولهای مردم متواری میشوند در اینجا به مردم هشدار میدهم که مواظب باشند مورد فریب این افراد شیاد قرار نگیرند.»
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
آب سد لتیان به تهران منتقل میشود
به منظور بهبود و تأمین آب شرب استان تهران، آب سد لتیان از طریق یک تونل ۱۹ کیلومتری به تهران منتقل خواهد شد.
مهندس زنگنه وزیر نیرو با اعلام این خبر گفت: با توجه به رشد فزاینده جمعیت تهران علاوه بر تأمین آب این استان از طریق سدهای کرج ولار، آب سد لتیان نیز برای مصرف آب شرب به تهران انتقال مییابد.
روزنامه کیهان- یکشنبه 9 مهر 1368
فیلم «آن سوی آتش» جایزه اول جشنواره فیپا را دریافت کرد
فیلم سینمایی «آن سوی آتش» ساخته کیانوش عیاری جایزه طلای بهترین فیلم جشنواره «فیپا» و یک جایزه نقره برای بهترین سناریو را بهدست آورد.
کیانوش عیاری کارگردان فیلم مذکور طی مراسمی که شب گذشته در محل برگزاری جشنواره کن در فرانسه برگزار شد، در میان ابراز احساسات شدید شرکت کنندگان در مراسم، جوایز خود را از «میشل مارتینی» مدیر جشنواره و «پیر هانری دولو» دبیر جشنواره کن دریافت کرد.فیلم سینمایی «آن سوی آتش» که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه شده جایزه بهترین فیلم بخش مسابقه فیلمهای داستانی اولین دوره جشنواره تلویزیونی کن (فیپا) و جایزه نقرهای انجمن نویسندگان و آهنگسازان را بهخاطر بهترین سناریو به خود اختصاص داد.... «آن سوی آتش» در ششمین جشنواره فیلم فجر برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین صدابرداری شده بود.
روزنامه کیهان- چهارشنبه 19 مهر 1368
مرتضی حنانه موسیقیدان برجسته درگذشت
مرتضی حنانه یکی از برجستهترین موسیقیدانان و رهبران ارکستر در ایران، روز دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۶۸ در سن 67 سالگی به علت بیماری سرطان درگذشت.
استاد حنانه متولد ۱۱ اسفند ۱۳۰۱ در تهران بود و آموزش موسیقی را از هنرستان عالی موسیقی زیر نظر غلامحسین مین باشیان شروع کرد و در سال۱۳۲۱ موفق به اخذ دیپلم از این هنرستان شد و در سال های 1331 و 1332 به رهبری ارکستر سمفونیک تهران منصوب شد و در سال 1333 با استفاده از بورس تحصیلی ایتالیا به رم رفت و پس از تحصیل موسیقی در انستیتوی «موسیقی مذهبی مقدس» واتیکان در سال 1343 به ایران بازگشت و با همکاری رادیو ارکستر سمفونیک فارابی را پایه گذاشت.
حنانه همچنین در موسیقی فیلم نیز دست داشت و در سال ۱۳۵۰ موسیقی او برای فیلم «تله» ساخته جلال مقدم جایزه بهترین موسیقی فیلم را دریافت کرد.
مهمترین آثار او عبارتند از: دعا (برای کر و سلوها و ارکستر سمفونیک)، کاپریس (برای پیانو و ارکستر سمفونیک)، صبر و ظفر (دو قطعه برای ارکستر مجلسی با هارپ و پیانو)، لالایی (برای پیانو در بزرگداشت نیما یوشیج).
استاد حنانه همچنین چند کتاب دارد: ترجمه و تفسیر «مقاصد الالحان» عبدالقادر مراغهای، «گام های گمشده»، «تئوری هارمونی زوج» و....
مرتضی حنانه تا پیش از بستری شدن بهطور مداوم با رادیو و تلویزیون و مراکز موسیقی در ارتباط بود و در سالهای اخیر ارکستر صدای جمهوری اسلامی موفق به اجرای یکی از مهمترین آثار او بهنام «صبر و ظفر» شد.
روزنامه کیهان - سهشنبه 25 مهر 1368
باغوحش قدیمی تهران به پارک ارم انتقال خواهد یافت
باغ وحش قدیمی تهران به زمینی وسیع واقع در پارک ارم انتقال خواهد یافت و مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.
در پی تعطیل و بروز مشکلاتی در روند کار باغ وحش قدیمی تهران واقع در خیابان ولیعصر در اواخر سال گذشته، در نشستی با حضور مسئولان دادستانی عمومی تهران، بنیاد مستضعفان و جانبازان و سهامداران، تمامی سهام باغ وحش تهران به بنیاد واگذار شد. در این نشست تصمیم گرفته شد که بنیاد مستضعفان و جانبازان نسبت به انتقال آن به خارج از شهر نیز اقدام لازم را صورت دهد و در نتیجه مسئولان امر تدارک این کار را مهیا کردند تا در کنار پارک ارم واقع در بزرگراه تهران - کرج، زمین وسیعی به مساحت تقریبی ۷۰ هکتار به این امر اختصاص یابد.
مقدمات انتقال باغ وحش قدیمی تهران به این محل فراهم شده و امسال یک باغ وحش با سبک جدید در غرب تهران دایر خواهد شد.
سالهاست ساکنان اطراف محل باغ وحش از مسئولان شهرداری تهران و مقامات قضایی خواستار آن بودند که با توجه به بافت شهری و بهداشتی محل، ترتیبی اتخاذ شود که باغ وحش به خارج از تهران انتقال یابد.
روزنامه اطلاعات - یکشنبه 30 مهر 1368
برای اولین بار در تاریخ صنعت هواپیمایی کشور
متخصصان ایرانی هواپیمای آسیب دیده«فالکون» را بازسازی کردند
برای اولین بار در تاریخ صنعت هواپیمایی کشور، یک فروند هواپیمای فالکون ۱۱ نفره متعلق به هوانیروز که حدود ۲ سال پیش در فرودگاه باختران دچار سانحه شده و ۱۸ درصد آسیب دیده بود، توسط متخصصان ایرانی بازسازی و آماده پرواز شد. این هواپیما که بازسازی آن یک میلیون و یکصد هزار دلار صرفهجویی ارزی برای کشور در برداشته است، اخیراً اولین پرواز رسمی خود را از باختران به مقصد تهران با موفقیت انجام داد. مهندسان و متخصصانی که در آن زمان از هواپیمای مذکور بازدید کردند، براین باور بودند که امکان تعمیر آن در کشور وجود ندارد و باید از کمپانی فالکون سرویس فرانسه (سازنده هواپیما) کمک گرفته شود. از اینرو شرح سانحه همراه با عکس های مربوطه برای مسئولان کمپانی مذکور ارسال گردید، اما آنها به دلایل غیرمنطقی حاضر به تعمیر هواپیما در ایران نشده و مرمت هواپیما را مشروط به حمل آن به فرانسه اعلام کردند. پس از عدم توافق بین ایران و طرف فرانسوی، مهندسان و متخصصان شرکت آسمان از حدود ۹ماه پیش کار بازسازی هواپیمای سانحه دیده را آغاز کردند. طی مدت مذکور بخشی از قطعات مورد نیاز بدنه ساخته شد. بخشی نیز که ساخت آن در داخل از لحاظ اقتصادی به صرفه نبود، از خارج تأمین گردید و نهایتاً با صرف ۱۰هزار ساعت نیروی انسانی متخصص و هزینه ارزی بالغ بر ۲5۰ هزار دلار، هواپیمای سانحه دیده بازسازی و آماده پرواز شد.
روزنامه کیهان - دوشنبه 30 بهمن 1368